۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

اقتصادی

 به نام خدا

وضع اقتصاد امروز ما که حال خوشی ندارد به چشم هیچ کس پوشیده نیست ،گرانی هایی که امروز جلوی چشم ها قرار دارند حاصل یک روز و دو روز و یا یک سال و دو سال نیستند ، ان ها حاصل سیاست های غلط اقتصادی از سال های گذشته تا اکنون هستند .

در مطلب قصد داریم به دو موضوع بپردازیم

الف) مفاسد اقتصادی

ب ) سیاست های اقتصادی

 

مفاسد اقتصادی :

حقوق های نجومی ، اختلاس های میلیاردی ، پدیده ای به نام اقا زاده ها ، رانت بازی های اداری و... نشان از فساد در نهاد های اجرایی  است  اما سوال اینجاست که چند درصد از مدیران  بلند پایه مفسد هستند ؟

 اول طبق قانون فساد اقتصادی این گونه تعریف می شود  

استفاده ی غیر قانونی از اختیارات اداری و دولتی برای نفع شخصی در واقع فساد مالی اقتصادی نقض قوانین موجود برای تامین و سود شخصی است.

اگر این سوال را از حزب حاکم پرسیده شود جواب  یک یا دو درصد است ،اگر از حزب رقیب پرسیده شود جواب پنجاه درصد و یا بالاتر است ، حقیقت امر را من نمی دانم اما نکته ی مهم این است که در افکار عمومی جواب چیست، زیرا افکار عمومی است که در رفتار مردم تاثیر دارد و فرهنگ ان ها را می سازد ؛ با کمال تاسف جواب هشتاد درصد و یا بالاتر است و این یک فاجعه است که موجب بی اعتمادی مردم به حکومت می شود ؛که حاصل از تلاش های بدون توقف رسانه های دشمن است.

نکته ی مهم دیگری که در بعضی افکار عمومی قرار دارد این است که  یک فساد سیستماتیک در حکومت ما قرار دارد که غلط است فساد سیستماتیک یعنی قوانین نوشته شده اند برای فساد و نظام سیاسی عزمی برای مبارزه با فساد ندارند که با اطمینان می توانیم بگوییم این امر در حکومت ما صدق نمی کند. باید بدانیم امر فساد و مبارزه با ان از طرف مدیران بلند پایه یک حرکت تاملی نیست تعلل شده است .

یک نکته ی بسیار مهم در مبارزه با فساد جبهه گیری قوی و فساد ستیز بودن مدیران است اهمیت این امر را با یک مثال بیان می کنم

در سال 2012در کشور چین فساد اقتصادی که بیشتر در رشوه گیری کارمندان دولتی بود ناگهان کاهش شدیدی یافت که حاصل از جبهه گیری شدید رئیس جمهور انها در مبارزه با فساد بود (این اطلاعات از مطالب نشر شده از سازمان شفافیت بین المللی نقل شده است )

اما در کشور ما شاهد ان هستیم که مدیران بلند پایه از جمله رئسای جمهور فساد ستیز نیستند و عزم جدی برای مبارزه با ان ندارند و همین امر باعث تئوری ریزی شدن فساد در سطح مدیریتی می شود برای مثال تئوری ای که فساد باعث افزایش کارای می شود (این یک جوک نیست لطفا نخدید ) وهمین تئوری در برخی از مدیران قرار دارد باعث چشم پوشی از فساد می شود مثلا می شنویم که می گو یند دارند کارشون را می کنند حالا این هم روش و مثلا اگر پست مدیریتی با ان همه زحمت را با حقوق 10 میلیونی را خیلی قبول نمی کنند اما اگر یک کپن فساد 100 میلیونی با حقوق 40 میلیونی به انها بدهیم این پست با زحمت های بسیارش را قبول می کنند و یا این مسئول را من خودم انتخاب کردم اگر برای فساد برش دارم و بقیه بفهمند که او فاسد است می گویند چون تو او را گذاشته ای و او فاسد است پس تو هم فاسدی (نگاه حزبی)؛ تعداد کل مدیران بلند پایه 500 نفر است  آیا واقعا 500 ادم پاکدست و انقلابی و با سواد در جمعیت 80 میلیونی قرار ندارد حتما ندارد که می بینیم پست های مهم را به بعضی افراد می دهند که خرده شیشه هم دارند ، می بینیم رئیس جمهوری که ادعای مبارزه با فساد دارد خط قرمزی به دور اطرافیان خود می کشد ، می بینیم امروز در جامعه ما مدیران بیشتر به جای مبارزه با فساد مبارزه با حذب مقابل می کنند باید بدانیم فساد یک امر حزبی نیست نباید توان کشور ما در مبارزات حزبی تحلیل رود، در کل ما باید بدانیم وقتی رئیس جمهوری فساد ستیز نباشد زیر مجموعهی ان هم فساد ستیز نیستند و زیر مجموعه های ان ها هم فساد ستیز نمی شوند و همین طور ادامه می یابد و در این بین بعضی افراد هم فاسد می شوند.  

 

بعد از فساد ستیز نبودن مدیران و مسئولان مشکل دوم نقص برخی از قوانین است برای مثال قانون برای حقوق وزرا یک کداکثر را بیان کرده است اما برای شرکت های عمومی غیر دولتی که ماهیت دولتی دارند تعین حقوق را به هیئت مدیره و یا خود مدیر داده اند و همین امر باعث حقوق های نجومی شد حقوق های نجومی در خیلی از جا ها یک فساد قانونی بوده و است (از ان جا که هنوز حقوق های مدیران طبق قانون تصویب شده ی مجلس منتشر نشده است نتیجه می شود این مشکل هنوز حل نشده است و همواره ادامه دارد ) متاسفانه خلع های قانونی منشا برخی از فساد ها هستند .

یک سوم قانون بوجه خرج های عمومی است و ما بقی خرج های دولتی و شرکت های دولتی می شود در سال 94 کل بودجه ی شرکت های دولتی 600 هزار میلیارد تومن بود که 2% سود در همان سال دادند یعنی 12 هزار میلیارد اگر ان ها 5 درصد صرفه جویی می کردند 30 هزار میلیارد می شد جالب است بدانید این مبلغ برابر با (تقریبا) کل بودجه ی یارانه  می شود حالا مجلسیان عاقل به جای ان که به چگونگی خرج این 600 هزار میلیارد بپردازند تمام هم و غم ان ها بودجه ی یارانه است ایا این عاقلانه است ؟؟؟  (امار و ارقام داده شده خیلی دقیق نیستند و نشر شده از سازمان امار است).

در کشور ما بانک اطلاعاتی دقیقی وجود ندارد همین امر باعث می شود افراد بسیاری  مانند دلال ها  که درامد بسیاری دارند بتوانند فرار مالیاتی بکنند از طرفی باعث بی عدالتی می شود  برای مثال در مالیات گیری از انصاف به صورت میانگین وهر سال قیمتی را اعلام می کنند و به عنوان مالیات میگیرند مثلا مالیات امسال هر سلمانی 16 میلیون تومان است حال یک نفر که مغازش مال خودش است و4 تا شاگرد هم دارد درامد همش خوب است  هیمن قدر باید بدهد و یک نفر که هم باید اجاره ی مغازه بدهد و هم اجاره ی خانه اش را ، باید همین قدر بدهد ایا این عدالت است ؟؟؟

بودن بانک اطلاعاتی دسترسی ان به حساب افراد در بانک ها می توانند مانند یک لامپ در فضای اقتصادی ما عمل کند و همه جا را روشن کند جلوی افرادی که فرار مالیاتی میکنند و فساد اقتصادی می کنند و  رشوه می گیرند و قاچاق می کنند را تا حدی خوبی بگیرد و یا حداقل کار را برای ان ها سخت تر کند حال چرا این در کشور ما اجرا نمی شود چه کسانی مخالف اجرا شدن ان هستند ؟مطمئنا با توان نرم افزاری که کشور ما دارد اجرا کردن این چنین دیتایی سخت نیست !ایا کارمندانی که حقوق معلوم میگیرند و قبل از گرفتن حقوقشان مالیاتشان را داده اند مخالف اند ؟ یا انصافی که هر سال مالیاتشان را می دهند (هر چند با بی عدالتی)مخالف اند  ؟ ایا کارگران و اقشار ضعیف جامعه که ان ها هم مالیات می دهند مخالف اند ؟به راستی چه کسی مخالف است که دولت چنین سیستمی را راه نمی اندازد ؟؟؟  

جمع بندی

در یک برسی کوتاه به سه مشکل برخوردیم

1.مقاماتی که فساد ستیز نیستند

2. خلع قوانین

3.نبودن بانک اطلاعاتی

 

باید بدانیم تئوری انقلاب اسلامی برای مبارزه با فساد کامل است اما جمهوری اسلامی ان تئوری را نتوانسته (و یا نخواسته ) اجرا کند زیرا بخش عمده ای از تصمیمات بر عهده ی مردم است پس وضعی که ما در ان قرار داریم به دلیل بی سوادی  و انتخاب بد مردم است زیرا مردم افرادی را انتخاب می کنند که فساد ستیز نیستند و رئیس جمهور را انتخاب می کنند  مردم نماینده های مجلس را انتخاب میکنند حاظرم شرط ببندم که حدود 80 درصد نماینده های مجلس برجام که بسیار مهم است را درست و به صورت کامل نخوانده اند ویا اصلا نخوانده اند و اگر هم می خواندند  نصف ان ها اصلا نمی فهمیدند  (نماینده ای که با خرج میلیاردی و شام دادن میره مجلس چه انتظاری می شود ازش داشت )

 

 

راه حل

حال چگونه می توان این مشکلات را ریشه ای  حل کرد ؟

اول به صورت کوتاه مدت نخبگان جامعه باید از مسئولان مطالبه گری کنند به مدیران و مسئولان بفهمانند که ما حواسمان است مراقب شما هستیم مثلا حقوق های نجومی را  یادمان نرفته و فراموش نمی کنیم این چنین مدیرانی که فساد ستیز نیستند وقتی جو فساد ستیزی محکمی بالای سر ان ها باشد فساد ستیز می شوند .

در بلند مدت  نخبگان جامعه باید فرهنگ فساد و فرهنگ و الگوی انتخاب که با فرهنگ فساد در ارتباط است را باید درست کنند .




این مطالب از بخشی سخنان دکتر حجت الله عبدالملکی (استاد دانشگاه امام صادق )

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
امیر توحیدی

فقط یک جوک

 ایالات متحده آمریکا بود که در اعلامیه استقلالخود اعلام کرد: تمام انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و توسط خالق شان از یک سری حقوق بهره‌مند شده‌اند، از جملهٔ این حقوق: زندگی، آزادی و پیگیری سعادت و خوشبختی است؛ (قشنگ معلومه حرف های امریکایی ها کشکه )

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیر توحیدی